الان چشماتو در میارم
حنانه جونم عزیز دلم امروز که از دفتر به خونه برگشتم ازم پرسیدی حنانه: مامان برام خوراکی خریدی؟ مامان: نه عزیزم پول نداشتم! رفتم دست و صورتم رو بشورم که یه دویست تومنی از کیفم پیدا کردی و اومدی! حنانه: (با اون زبون شیرنت ) مامان الان چشماتو درمیارم ..... الهی مامان قربونت بشه که به خاطر یه دویست تومنی چشمای مامانت رو درمیاری ...
نویسنده :
مامان زهرا
17:21